ابراهیم متقی؛ مهدی قربانی
دوره 8، شماره 1 ، خرداد 1401، ، صفحه 85-109
چکیده
هرگونه منازعه منطقهای تاثیر خود را در اقتصاد سیاسی بینالمللی به جا میگذارد. برخی از نظریهپردازان اقتصاد سیاسی بینالمللی همانند «سوزان استرنج» به این موضوع اشاره دارند که بسیاری از جنگهای ...
بیشتر
هرگونه منازعه منطقهای تاثیر خود را در اقتصاد سیاسی بینالمللی به جا میگذارد. برخی از نظریهپردازان اقتصاد سیاسی بینالمللی همانند «سوزان استرنج» به این موضوع اشاره دارند که بسیاری از جنگهای منطقهای تلاش سازمانیافتهای برای کنترل مجدد منابع اقتصادی خواهد بود. براساس چنین نگرشی، هرگونه تلاش برای کنترل منابع اقتصادی و راهبردی زمینه لازم برای ظهور جنگهای منطقهای جدید را به وجود میآورد. به همانگونهای که جنگها رابطه درهمتنیدهای با اقتصاد سیاسی بینالمللی دارند، با اقتصاد سیاسی کشورهای منطقهای و بازیگران درگیر نیز رابطه متقابل دارد.زندگی اجتماعی و سیاسی ایران در دوران جنگ تحمیلی تحتتاثیر قالبهای اقتصاد سیاسی دفاع حاصل شده است. در تبیین مقاله از روششناسی تحلیل محتوا استفاده میشود و در تنظیم مقاله از رهیافت «رابرت گیلپین» و «سوزان استرنج» در ارتباط با شاخصهای اقتصاد سیاسی بینالمللی و منازعات منطقهای استفاده شده است.پرسش اصلی مقاله آن است که «جنگ تحمیلی چه تاثیری بر اقتصاد سیاسی ایران به جا گذاشته است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «اقتصاد سیاسی دفاع مقدس منجر به رشد اقتصادی منفی و افزایش ضریب قابلیتهای مقاومت و راهبردی در ایران گردید.» و آنچه به عنوان یافته تحقیق می توان به آن اشاره نمود این است که؛ جنگ تحمیلی زمینه فعال سازی زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و راهبردی ایران را فراهم نمود و اگرچه در دوران جنگ قابلیت اثربخشی ایران کاهش پیداکرد، اما این امر در دوران بعد از جنگمنجر به بالندگی نهادهای سیاسی و اجتماعی و افزایش ضریب رشد اقتصادی و درآمد سرانه کشور گردید.