چکیده: شکلگیری نهادی مردمی در گفتمان جمهوری اسلامی ایران به نام «بسیج» و تکرار این تجربه در سوریه با نام «نیروهای دفاع ملی» و در عراق با عنوان «حشدالشعبی»، صرف نظر از معنای انتقال یک ...
بیشتر
چکیده: شکلگیری نهادی مردمی در گفتمان جمهوری اسلامی ایران به نام «بسیج» و تکرار این تجربه در سوریه با نام «نیروهای دفاع ملی» و در عراق با عنوان «حشدالشعبی»، صرف نظر از معنای انتقال یک تجربۀ موفق، حکایت از زمینههای شکلگیری و نیتی دارد که این مقاله با بهرهگیری از روش هرمنوتیک قصدی-زمینهگرای کوئنتین اسکینر در پی تبیین آن است. در همین راستا، پرسش اصلی این است که شکلگیری شبکههای بسیج مردمی در عراق و سوریه متأثر از چه زمینههایی است و مقاصد و نیات سردار سلیمانی در حمایت از این نیروها چه بوده است؟ برمبنای یافتههای پژوهش، زمینههای شکلگیری نیروهای دفاع ملی سوریه در مقولاتی چون 1- اعتراضات مردمی؛ 2- فرصتطلبی سلفیهای تکفیری و ورود خشونت به عرصۀ اعتراضات؛ 4- ضعف ارتش سوریه و 5- ورود سپاه قدس و استفاده از نیروهای مردمی، قابل فهم است. حشدالشعبی نیز پس از توالی 1- نبود همبستگی جامعۀ شیعیان عراق؛ 2- ضعف ساختاری حاکمیت؛ 3- نبود روحیۀ مبارزه در ارتش کلاسیک؛ 4- فاجعۀ انسانی و 5- حمایت سپاه قدس از بسیج مردم عراق، پدید آمد. مقاصد سردار سلیمانی نیز در کوتاهمدت، وحدت میان نیروهای محور مقاومت، افزایش مشروعیت حاکمیت عراق و سوریه، شکست سلطۀ داعش و اخراج نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه و در بلندمدت، آرامش منطقه و جهان اسلام، حفظ مرزهای ایران از نفوذ سلفیهای جهادی، قدرتمند نمودن بسیج مردمی عراق و سوریه به مانند حزبالله و رسیدن به آرمان آزادی قدس بود.